نوجوانی باهوش تمام کتابهای استادش را آموخته و چشم
بسته آنها را برای دیگر شاگردان میخواند. استادش به او گفت؛ به یک شرط
میگذارم در امر آموزش دادن مرا کمک کنی. شاگرد پرسید چه امری؟ استاد کفت:
آموزش بده اما نصیحت مکن. شاگرد گفت: چرا نصیحت نکنم؟ استاد پیر گفت: دانش
در کتاب هست اما پند آموزی احتیاج به تجربه و زمان دارد که تو آن را نداری خرد
نتیجه باروری دانش و تجربه است. شاگرد گفت: درس بزرگی به من آموختید سعی میکنم
امر شما را انجام دهم. گفته میشود سالها گذشت و تا استاد زنده بود آن شاگرد ،
کسی را اندرز نمیداد. ارد بزرگ اندیشمند نامدار کشورمان میگوید: سرایش یک بیت
درست از زندگی، نیاز به سفری، هفتاد ساله دارد.